یادداشتهای ناصرالدینشاه، جمعه ۱۷ اسفند ۱۲۴۵؛ شلوار ماهوتِ آبیِ زنجیرهدار پوشیده بودم، خیلی خنده داشت
صبح از خواب برخاستیم، بسیار با کسالت. مصمم شدم که بروم بیرون نمک مسهل بخورم... حکیم... ده مثقال کشید... مثل چایی قولُپ قولُپ خوردم... بسیار بدمزه بود. بعد رفتم اطاق شمسالعماره نشستم. شش دست فعل کرد. به غلامبچهها آدمی [نفری] یک توپ زری اصفهانی دادم برای عید قبا بدوزند... امروز با خوردن مسهل و رفتن به خلا، شلوار ماهوتِ آبیِ زنجیرهدار پوشیده بودم، خیلی خنده داشت.